شما این محصولات را انتخاب کرده اید

سبد خرید

شناسه پست: 11550
بازدید: 121

ایجاد غوغای سرد
فصل 2 ما را به جایی جدید می برد

سفر من در سراسر جهان تازه شروع شده بود، اما می‌توانستم روح ماجراجو را در رگ‌هایم احساس کنم! این هم می‌توانست خورش مشکوکی باشد که در سیستم گوارش من راه می‌افتد، اما خلق و خوی آن با یک گاز گاز هیجان‌انگیز بود، و این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

روی روح شادم، مناظر زیر را بررسی کردم به این امید که اولین نقطه توقف عالی را پیدا کنم. از آنجایی که داشتم به این فکر می کردم که چقدر گدازه بسیار زیاد است، نوار Player Locator کاملاً جدید من شروع به کار کرد. کامل! من عاشق این هستم که توسط زنگ نجات پیدا کنم، تقریباً به همان اندازه که دوست دارم دوستانم گرفتار آن شوند.

من و روح شاد فرود را شروع کردیم و یکی از بیوم های مورد علاقه ام را دیدم. برفی، صنوبر، و کمیاب تر از ستایش سردبیر من. چند خشخاش قرمز بود که نظرم را جلب کرد که به لطف برف قرمز آنها حتی از همیشه روشن تر بود. به روح خوشحال از پایین نگاه کردم. با رنگ قرمز بسیار چشمگیر به نظر می رسد! یک یادداشت ذهنی گذاشتم تا حواسم به ساخت جدول باشد. من شرط می بندم که این مهار می تواند رنگ شود، مانند یک تخت یا یک تخت پیاده روی – گوسفند برای افراد غیر عادی. پر از الهام، قبل از اینکه پاهایم زمین را لمس کنند، اولین خط را روی اولین کارت پستال خود نوشته بودم.

به بیومی خوش آمدید که برای اولین بار در یک به‌روزرسانی شبح‌آور دیده شد، اما به شکل نهایی خود نرسید تا سال‌ها بعد که سروصدای زیادی به پا کرد!

(آیا می دانید کجا فرود آمدیم؟ برای پاسخ اینجا را کلیک کنید یا به خواندن ادامه دهید!)

نوار Player Locator را به سمت یک ایگلو دنبال کردم، و ببینید: کار کرد! به دوست قدیمی ام سانی برخوردم که تازه می خواست برای جمع آوری لوازم رنگرزی به راه بیفتد.

من آنها را به داخل جنگل دنبال کردم و فاصله بازی را حفظ کردم. سانی یک مسابقه خوب را دوست دارد، چنین احمقی! آنها در یک تکه خشخاش قرمز که در دریای برف سفید روییده بودند متوقف شدند. خیره کننده! مجبور شدم مقداری بخورم و در حالی که پشت سانی برگردانده شده بود، چند تا را گرفتم. شرط می بندم که می توانم دسته ارواح شاد را رنگ آمیزی کنم و این طبیعت بی جان قرمز و سفید را به آسمان بیاورم.

در حالی که داشتم سخنرانی جایزه نوبل خود را برای هنر و صنایع معدنی تمرین می کردم، سانی موفق شد از دستش خارج شود. مسابقه دوباره شروع شد! از میان جنگل دویدم و سرانجام در افق دیدمشان، در حال لیز خوردن و سر خوردن روی یک دریاچه یخ زده. من هم دنبالش رفتم و لیز خوردم و سر خوردم تا وسط با هم برخورد کردیم. جای تعجب است که یخ شکسته نشد، اما باز هم هیچ آبی در این قسمت ها یخ زده باقی نمی ماند.

جای تعجب است که خشخاش و قاصدک ها می توانند در این همه برف رشد کنند. آب و هوای اینجا به قدری سرد است که حتی باران هم شانسی ندارد، خیلی قبل از اینکه به زمین بخورد به برف تبدیل می شود.

(آیا می دانید کجا فرود آمدیم؟ برای پاسخ اینجا را کلیک کنید یا به خواندن ادامه دهید!)

ما در سکوت به راهپیمایی در میان برف ادامه دادیم و از همراهی یکدیگر و پرتوهای گرم آفتاب که از میان برگ‌های درخت صنوبر عبور می‌کردند لذت می‌بردیم. درست زمانی که می خواستم به سانی اطلاع دهم که کلمه ای به زبان ژاپنی وجود دارد که این پدیده را توصیف می کند، صدای زوزه را از دور شنیدیم. آیا این می تواند یک پژواک تاخیری از زمانی باشد که من و روح شاد مشغول تمرین هارمونی بودیم؟ واقعاً روز خوش شانس سانی بود!

گلویم را صاف کردم تا یک اجرای انفرادی ویژه به آنها بدهم و به پایین نگاه کردم تا بتوانم دراماتیک ترین کلید ممکن (یک مینور) را به دست بیاورم. اما وقتی سرم را به عقب پرت کردم، چشمانم نه با چشمان سانی، که به یک گرگ قفل شد.

گرگ گرسنه ای که به نظر نمی رسید از هنر ظریف صدای سوت قدردانی کند. سریع مثل روباه برفی که در میان بوته‌های توت پنهان شده بود، دویدم و با حداکثر صدا به آرامی آواز خواندم.

حیات وحش اینجا هم متخاصم و هم منفعل است. هیچ شیر، ببر یا خرس وجود ندارد، حتی اگر نام آن شما را به این باور برساند که حداقل یکی از آنها در اینجا با گرگ ها، روباه ها و خرگوش ها زندگی می کند.

(آیا می دانید کجا فرود آمدیم؟ برای پاسخ اینجا را کلیک کنید یا به خواندن ادامه دهید!)

بلاخره روح شادم را دیدم. ایمنی نزدیک بود، اما همانطور که مادرم همیشه به من آموخت – سبک همیشه حرف اول را می زند. میز کاردستی سانی را قرض گرفتم و یک تسمه قرمز را بلند کردم و روی روح شاد پرت کردم. زرق و برق دار!

اجازه دادم آهنگم با سانی خداحافظی کند و ما به راه افتادیم. همانطور که به جهان فراتر نگاه می کردم، آخرین خط را روی کارت پستالم نوشتم قبل از اینکه آن را به هوا پرتاب کنم. اینگونه کار می کند، درست است؟

نویسنده: Moslemx
ترجمه و ساخته شده توسط تیم یا برند شالکر میباشد!